عارف بالله، استاد مهدی سمندری در روز تاسوعای سید الشهدا (ع) به جوار دوست شتافت. عشق ایشان به امام حسین (ع) بی نظیر بود. ایشان می فرمود: (شعری را که درباره امام حسین علیه السلام است برایتان میخوانم: 

بادا سرم فدای بلند آستان تو

این سر که هیچ نامده بر درگهی فرود

دردا که از قیام تو این قوم بی تمیز

نشناختند ایده جانبازیت چه بود؟

بادا سرم فدای بلند آستان تو، آقا امام حسین. این سر من که هیچ جا ان را فرو نیاوردم فدای آستان بلند تو.


الحق نماز آن بدر بی نیاز کرد

کز خون وضو گرفت و به مقتل نماز کرد

عشق از شه شهید بیاموز هر چه داشت

از جان و دل بدرگه جانان نیاز کرد

گه در تنور رفت سرت گه فراز نی

در راه دوست طی نشیب و فراز کرد

امام حسین وقتی میخواست به سوی عراق بیاید ایستاد و خطبه ای خواند. آنجا فرمود: مرگ گردنگیر فرزندان آدم است، همچون گردنبند بر گردن دختر جوان. چقدر مشتاقم تا به دیدار اجدادم بشتابم مانند اشتیاق یعقوب به یوسف.