علف زار سرسبز است

علامه حسن زاده آملی می فرمودند: گاوها می روند به صحرا، لَتِه (علف زار) را می خورند. وقتی میخواهند برگردند یک نگاهی به پشت سرشان می کنند و غصه شان می شود. شیرشان را می دهند به صاحب ظاهری خود و تا صبح لاغر می شوند. فردا صبح که بر می گردند سر همان لَتِه (علف زار) می بینند در کمال شگفتی سرسبز است.
آقاجان مزرعه همیشه سرسبز است، غصه نان و زندگی را نخورید. این علامه بزرگوار در جای دیگر می فرمودند: گاو ها می روند به صحرا. غذا میخورند و شکمشان سیر می شود. در این هنگام صدای زوزه حیوان درنده ای می آید که موجب می شود آن ها بترسند و به سمت طویله بدوند. بعد علامه می فرمودند: درندگان هم در خدمت انسان اند.

لگد به جنازه شیطان نزنید

استاد مهدی سمندری: فان النفس امارة بالسوء: نفس اماره به بدی است. اماره صیغه مبالغه است. یعنی خیلی امر می کند. نفس انسان را بسیار به بدی امر می کند:

نفس اژدرهاست او کی مرده است؟
از غم بی آلتی افسرده است

استاد علامه حسن زاده آملی روحی فداه می فرمود: هنگامی که دارید نماز میخوانید شیطان در نماز می آید. لگد به مرده شیطان لعین رجیم نزنید. نمازتان را بخوانید. توجهتان الی الله باشد.
استاد دیگرم علامه سید حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه و روحی فداه می فرمودند: یک روزی آمدم نماز بخوانم که مشاهده کردم دو تا حوری در دو طرفم ایستادند و از من تمنا داشتند. وقتی تکبیر نماز را گفتم و وارد نماز شدم دیگرچیزی نفهمیدم. اما وقتی که نماز تمام شد برای آن ها غصه ام شد که چرا به آن ها توجه نکردم.

ذکر ذرات وجود

استاد مهدی سمندری:  استادم علامه طباطبایی می فرمود کسی را سراغ دارم که ذرات وجود به نحوی در گوش سِر و قلبش همان ذکر را ولوله می کنند که نمی گذارند نمازش را بخواند. ایشان نفرموده بود که آن شخص چه کسی است. اما میدانیم که آن شخص خود ایشان بود زیرا که حالات ایشان را میدانیم.

قرآن و عرفان

استاد مهدی سمندری: ما در محضر این عارف ربانی یعنی علامه حسن حسن زاده آملی شاگردی کردیم. خودمان هیچ هیچ هیچ هستیم اما ولی وقتی ایشان در دروس به تدریس عرفان رسیدند دیدیم قرآن، محض عرفان است.

اهمیت استاد

استاد مهدی سمندری: چیزی که بیش از همه مهم است استاد است. شخصی گفت من آثار علامه حسن زاده را می خوانم و سی دی ها و نوار های ایشان را گوش می دهم. گفتم بخوان. اشکالی ندارد. اما چیزی عایدت نمی شود. باید حتما پیش استاد نشست.

هیچ کس بی اوستا چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد

امضاء از عمامه

استاد مهدی سمندری: من در منزل علامه در قم بودم. ده یازده نفر آمدند اطراف علامه نشستند. کاغذی را گذاشتند جلوی آقا و گفتند امضا کنید. ایشان فرمود نمی توانم.
از آنها اصرار و اصرار ولی آقا فرمود آقا جان نمی توانم امضا کنم سپس عمامه را از سر برداشتند و در جلوی مجلس گذاشتند و گفتند از این امضا بگیرید. آن افراد هم حیا کردند و پا شدند رفتند.

تالیف در شب قدر

استاد مهدی سمندری: کتاب تفسیر المیزان بیست جلد است که در طول بیست سال توسط استادم علامه طباطبایی نگاشته شد. ما سه سال محضر ایشان درس خواندیم. آن موقع این تفسیر چاپ نشده بود لذا ایشان می گفتند و ما می نوشتیم. جلد آخر این تفسیر در بیست و سوم ماه مبارک رمضان به پایان رسید. یعنی لیله جُهَنی.
ماجرای لیله جُهَنی این است که شتر چرانی به اسم جُهَنی آمد خدمت رسول الله (ص) و عرض کرد من نمی توانم هر شب قدر خدمت شما برسم. آن شب قدر حقیقی را به من بفرمائید. رسول الله فرمودند شب بیست و سوم رمضان بیا و پس از آن این شب به لیله جُهَنی معروف شد.
الغوث الغوث گفتن در آن شب خوب است اما ایشان (علامه طباطبایی) در آن شب مشغول نگارش تفسیر بودند.

مراتب قرآن

استاد مهدی سمندری: روخوانی ظاهر قران فارغ از فهم معنی و تدبر در آن چندان به درد نمی خورد. به قول استادم قرآن مانند اقیانوس است. عده ای لبی تر می کنند و عده ای جرعه ای می نوشند و عده ای غرق می شوند. باید غرق شد. معنای قران هم بی نهایت است. برای مثال امام علی علیه السلام می فرمایند انا نقطه بین الباء.  این یعنی چه؟

 

القائات آنسویی

شاگرد: چرا عنوان فص فاطمیه به خود علامه القا نشد؟
استاد مهدی سمندری: القائات مطابق با حال اشخاص است. همین آدمکش که مجسمه اش آن بالاست.  نادر شاه. این شخص بسیار خون ریز بود. وی قصد کشور گشایی داشت. رفته بود به سمت منطقه ای که فتح کرده بود. از او پرسیدند اینجا چه چیزی به عنوان یادبود بنویسیم؟ گفت بنویسید ید الله فوق ایدیهم. دوباره پرسیدند چه بنویسیم؟ گفت نمی دانم. همان که گفتم بنویسید.
اری فراموش کرده بود
شاگرد: پس هم به افراد بد و هم به افراد خوب القا می شود؟
فرمودند: بله- نادر خیلی جنایتکار بود.
شاگرد: آیا خود کتاب فص فاطمیه هم القا بود
استاد مهدی سمندری: برای ایشان این چیزها ساده است.

محل گناه

استاد مهدی سمندری: استادم علامه حسن زاده آملی می فرمودند: در جایی که گناه واقع شده. چه خودتان مرتکب شده باشید چه دیگران، به آنجا باز نگردید زیرا که شیطان هست و وسوسه می کند.